جدول جو
جدول جو

معنی نیک دان - جستجوی لغت در جدول جو

نیک دان
(رُ)
نحریر، (السامی) (ملخص اللغات) (یادداشت مؤلف)، حاذق، استاد، علامه، دانا، (یادداشت مؤلف)، بسیاردان:
دلارام گفت ای شه نیک دان
نه هر زن دودل باشد و ده زبان،
اسدی،
یکی نیک دان بخردی کز جهان
زبون افتد اندر کف ابلهان،
اسدی،
بدبد است ارچه نیک دان باشد
سگ سگ است ارچه پاسبان باشد،
سنائی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیک دخت
تصویر نیک دخت
(دخترانه)
دختر خوب و نیکو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نیک تاش
تصویر نیک تاش
(دخترانه)
نیک (فارسی) + تاش (ترکی) همتا و مانند نیکان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نیک تاج
تصویر نیک تاج
(دخترانه)
آنکه تاج نیکو و خوب دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نیم دار
تصویر نیم دار
لباسی که مدتی بر تن کرده باشند، کارکرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیب دان
تصویر غیب دان
آنکه از غیب آگاه است و غیب و نهان را می داند، دانندۀ غیب، عالم الغیب، برای مثال زورت ار پیش می رود با ما / با خداوند غیب دان نرود (سعدی - ۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیم جان
تصویر نیم جان
بی رمق، نیم بسمل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نگین دان
تصویر نگین دان
جای نگین، انگشتری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیش دار
تصویر نیش دار
دارای نیش، کنایه از زننده و آزاردهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیک رای
تصویر نیک رای
نیک اندیشه، آنکه رای و تدبیر نیکو دارد
فرهنگ فارسی عمید
حذاقت، مهارت، استادی، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(رَ شِ)
دانا، بسیاردان:
تو همی رنج نهی بر تن تا هرچه کنی
همه نیکو بود احسنت و زه ای نیکودان،
فرخی
لغت نامه دهخدا
پاکدین، متدین به دین حق
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیک شدن
تصویر نیک شدن
خوب گشتن اصلاح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک باز
تصویر نیک باز
آنکه کارهای نیک کند: نیکو کار
فرهنگ لغت هوشیار
خوب نگاهداشتن 0 نیک تعهد کردن، 0 احترام کردن 0، ضیافت کردن مهمانی: (شنزبه نیک فربه شده است و بدو حاجتی و ازو فراغتی نست. و حوش را بگوشت او نیک داشتی خواهم کرد)، نعمت: (اذکروا نعمه الله علیکم باد شما)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک داشتن
تصویر نیک داشتن
نیکو تعهد و نگاهداری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک دیانت
تصویر نیک دیانت
پاکدین متدین پاک دین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک ذات
تصویر نیک ذات
نیکزاد نیک فطرت خوش فطرت خوش ذات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک رای
تصویر نیک رای
آنکه رای و تدبیرش مقرون بصلاح و صواب باشد: نیک اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک ساز
تصویر نیک ساز
سازگار نیکو سلاح پوشیده، خوش ساخته نیکو ساخته
فرهنگ لغت هوشیار
انگشتری: زمرد و گیه سبز هر دو هم رنگ اند ولیک زین به نگین دان کشندوزان بجوال. (ارزقی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک فال
تصویر نیک فال
نیک اختر خجسته فال نیک اختر خوش طالع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم دار
تصویر نیم دار
کار کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیم جان
تصویر نیم جان
فرسوده، خسته، جان به لب رسیده، نیم جان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
گزکدان ظرفی که در آن تنقلات و مزه شراب میریختند: بفرمود کارند خوانهای خورد همان نقل دانهای نادیده گرد. (نظامی. لغ. نادیده گرد) و مجلس بزم بیاراستندو نقل دانها (ی) زرین و سیمین و صراحی زرین لطیف نهاده، ظرفی شیشه یی که در دکانهای عطاری و شیرینی فروشی در آن نقل و آب نبات و مانند آن ریزند، طاقچه کوچک که عموما اطرافش گچ بری و نقاشی شده (بمناسبت اینکه در قدیم جای گذاشتن نقل بوده)
فرهنگ لغت هوشیار
نمکزار: در نمک لان چون خری مرده فتاد آن خری و مردگی یکسو نهاد. (مثنوی. نیک. 319: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیف دان
تصویر لیف دان
پیشندان، زکابدان آمه (دوات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیق دان
تصویر لیق دان
زکابدان آمه (دوات)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیب دان
تصویر غیب دان
نهاندان راز دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیب دان
تصویر عیب دان
آکدان آنکه عیب مردم را شناسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیر دان
تصویر تیر دان
جای تیر ترکش تیرکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاک دان
تصویر خاک دان
محل ریختن خاک و خاکروبه، مزبله، کنایه از دنیا، جهان عالم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نیش دار
تصویر نیش دار
آن که نیش دارد، دارای نوک تیز، اهانت آمیز
فرهنگ فارسی معین
گرامری، نحو
دیکشنری اردو به فارسی